غروبای پاییزی جمکران
پانزده شعبان که شد بالاخره دلم راضی شد که این ترانه رو منتشر کنم . هر چند که کپی رایت در کشور عزیزمون کشکه و سرقت ادبی خیلی چیز مهمی به حساب نمیاد اما باز هم از راضیم به رضای خدا
هزار ساله میشه دلم لک زده
واسه دیدن دستهای دعاش
غروبامو میخام که گریه کنم
مثه آسمون وقت دلتنگیاش
دلم شور افتاده این روزها
تو این بیقراری که من داشتم
یه تقویم دیگه اضافه شده
به این انتظاری که من داشتم
تو این ساعت عصر دلتنگیا
هزار جا دل آسمون رفته بود
واسه روزها باورش سخت بود
نبودی و باز اخر هفته بود
دلم عهد بسته که از غیر تو
همین روزها صاف دل میکنه
دعا کن که این توبه ی اخری
دوباره شبیه دلت نشکنه
زمستون گرفته دل عالمو
شب از چشمای پنجره جاریه
صدای قدم های این انتظار
تو گوش من خسته تکراریه
دل ماه قرصه به رویای تو
تو چشمای تو خوابهای جهان
بغل کرده شاید غم عالمو
غروبای پاییزی جمکران